مراقب افکارت باش آنها به گفتار تبدیل می‌شوند


مراقب گفتارت باش آنها به کردار تبدیل می‌شوند


مراقب کردارت باش آنها به عادات تبدیل می‌شوند


مراقب عاداتت باش آنها به شخصیتت تبدیل می‌شوند


مراقب شخصیتت باش آن سرنوشتت خواهد شد

جای خالی

خیلی چاق بود.پای تخته که می رفت ، کلاس پر می شد از نجوا.تخته را که پاک می کرد ،بچه ها ریسه می رفتند و او با صورت گوشتالو و مهربانش فقط لبخند می زد.آن روز معلم با تأنی وارد کلاس شد. کلاس غلغله بود.یکی گفت:«خانم اجازه!؟گلابی بازم دیر کرده.»

و شلیک خنده کلاس را پر کرد.معلم برگشت.چشمانش پر از اشک بود.آرام و بی صدا آگهی ترحیم را بر سینه سرد دیوار چسباند.لحظاتی بعد صدای گریه دسته جمعی بچه ها در فضا پیچید و جای خالی او را هیچ کس پر نکرد...

ماهیها در عید نوروز می میرند.

جشن شروع سال جدید خورشیدی قطعاً لحظاتی شادی را برای ماهیهای قرمز به ارمغان نخواهد آورد.اسارت و مرگ تنها عیدی ما به ماهیهاست.حضور ماهیها در سفره سنگین زیباست T ماهیهای کوچک زیبا هستند و زیبایی میبخشند.اما جای آنها بر سفره هفت سین نیست. آنها حتی بخشی از سفره هفت سین نیز نیستند.حضور آنها بر میگردید به چند صد سال قبل و احتمالا از چین نیز وارد فرهنگ ما شدند.آنها عنصر اصلی سفره نوروز ما نیستند.صحبت از صد یا حتی هزاران ماهی نیست صحبت از میلیونها ماهی قرمز است. آنها فدای لذت چند روزه ما در دیدارشان در تنگ میشوند.آنها فدای فرهنگی میشوند که از آن ما نیست.کاش میشد ماهیها را نیز در شادیمان و در جشن نوروز همراه کنیم.

یک روز در اتوبوس یک پیر زن داد زد نی نای ناینای نی نای نای همه براش دست زدند تا اینکه از تو کیفش دندوناشو در آورد گفت نیاوران نگه دار